parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

آخه چرا؟

منتظر بی ار تی بودم دختر و پسری اون طرف خیابون همدیگه رو بغل کرده بودن و داشتن از هم خداحافظی می کردن.دقت کنید بغل خداحافظی بود.

یک موتوری از کنارشون رد شد و یک لگد به پسر زد

دختر و پسر مات و مبهوت از ای حرکت فقط به همدیگه نگاه میکردن.دختر شلوار پسر رو تمیز کرد و از هم جدا شدن

آدم نمیدونه چی توی مغز پوسیده افراد میگذره چقدر حسرت توی قلب های سیاهشون هست که چنینی صحنه هایی رو نمیتونن ببینین. شاید برادر و خواهر بودن اصلا

که اگر هم نبودن اصلا اصلا صحنه خاصی نبود.چرا پولداری خوشی زیبایی و عاشقانه بقیه  رو دیدن انقدر برامون سخت شده؟؟؟؟؟؟