parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

۹ سالگی

سال ۹۱ بود شب از کمردرد خوابم نبرد نمیدونستم دلیلش چیه حامله بودم اما هنوز یک ماهی تا زایمان مونده بود همسر تا صبح تخت خوابید البته گفت اگر حالت خوب نبود بیدارم کن.ساعت ۶صبح بیدارش کردم که پاشو بریم بیمارستان .وقتی رفتیم بیمارستان بعد از معاینه گفتن که درد زایمانه و ساعت ۹:۴۵دقیقه ۲۵ تیر ۹۱ دختر کوچولومون به دنیا اومد.

امسال هم حتما فرشته ها براش جشن تولد ۹ سالگی میگیرن.

امسال هم من از دیروز کمردرد دارم اما کمردرد امسالم به خاطر کیست هست.

خاطرات وکالت خواهر

یکی از خواهرها وکیلیه و پرونده هایی که جالب باشه رو برای بدون اسم و نشانی طرف تعریف میکنه(البته که ما اصلا نمیشناسیم اون ها و خواهر هم پرونده های آشنا رو اصلا به مانمیگه طوری که شده بعضی مواقع به مامان میگن ما رفتیم پیش دخترت بابت فلان کار و مامان میگه دخترم اصلا به مانمیگه

چند روز پیش پرونده جالبی رو تعریف کرد برای من ،منم به ذهنم رسید خوبه اینجا بگم هم تجربه ای هست برای بقیه هم فکر کنم جذاب باشه.یکی دیگه هم یادم اومد که توی یک پست دیگه مینویسم

از این به بعد خاطرات وکالت خواهر رو با همین عنوان براتون مینویسم

از زبان خواهر

یک خانمی با دو تا بچه اومد پیشم برای طلاق در واقع اول میخواست مهریه اش رو بگیره چون پدر و مادرش فوت کرده بودن و هیچ پولی هم نداشت این مهریه براش خیلی مهم بود که حداقل بتونه باهاش جایی بگیره

اومد پیشم و گفت که من هیچ پولی ندارم که بتونم به عنوان پیش پرداخت بهتون بدم اما اگر مهریه ام رو بگیرید بعدش میتونم باهاتون حساب کنم مهریه هم به اندازه سال تولد بود ۱۳۶۴

من قبول کردم که بدون پول شروع کنم راستش پرونده برام جذاب بود اول از همه بهترین راه حل توافق بود به شوهر سابق زنگ زدم و پیشنهاد۵۰۰

میلیونی دادم که به نظرم خیلی خوب بود.از اونجایی که طرف هم وکیل گرفته بود وکیل طرف این مبلغ رو قبول نکرد و گفت با سیصد میلیون راضی میشه که به نظر ما خیلی کم بود این شد که توافق صورت نگرفت و طرف قبل از اینکه ما رای به مصادره اموال بدیم تمام اموالش رو از نام خودش خارج میکنه این رو هم بگم که خیلی پولدار بوده .

از اونجایی که حق یک زن در حال ضایع شدن بود در این گیر ودار بابای طرف هم فوت میکنه و چون بابای طرف هم خیلی پولدار بوده کلی مال و اموال به شوهر سابق ارث میرسیده و میشد که این اموال توقیف بشن حکم توقیف اموال رو گرفتیم به همون نسبت که شوهر سابق سهم داشته.

اما شوهر سابق و خواهر و برادرها با هم تبانی میکنن  و یک صلح نامه مینویسن با کمک وکیل مربوطه که به تاریخی که بابای طرف هنوز زنده بوده و دراون صلحنامه تمام اموال رو مثلا پدرصلح میکنه به یکی از خواهر ها.

با همین صلح نامه میرن تمام امول توقیفی رو خارج میکنن

هر چی ما میخواستیم بگیم که این صلح نامه مشکل داره میگفتین شما نمیتونی ایراد بگیرید چون به شما مربوط نمیشه

به موکل گفتم باید اماده شی بریم پیش رییس دادگستری و بهش یاد دادم چی بگه.

خودم هم گفتم این درسته که بخاد حق این زن اینطوری پایمال بشه خود رییس دادگستری هم میدونست که کار قاضی رفع توقیف اشتباه بوده اما میگفت نمیشه الان کاری کرد یکم صحبت کردیم و موکل گریه کرد و اومدیم بیرون و قرار بود اخر هفته رای نهایی بیاد وکیل طرف مقابل گفته بود اگر رای عوض بشه من پروانه وکالتم رو میبوسم میزارم کنار اینقدر که مطمئن بود همه چی به نفعشون هست

رییس دادگستری گفته بود نمیشه اما با قاضی صحبت کرده بود و صلح نامه ابطال و دوباره تمام اموال به اسم پدر شوهر درامد.

حالا من به شوهر سابق گفتم ما با یک میلیارد و نیم توافق میکنیم چون طمع کردی و له وکیلت هم بگو یادت هست درباره پروانه چی گفتی

اما موکل من کلی پیش من گریه کرد و دعا کرد و گفت تو بدون پول دست یک زن تنها و بی پول رو گرفتی امیدوارم هر چی میخای خدا بهت بده.

دعاش کلی برام ارزش داشت

این هم از داستان امروز.....

و خدایا شکر

چند وقتی بود کمر درد داشتم و فکر میکردم حتما جسم سنگینی بلند کردم و ساده رد شدم ازش بعد از اینکه دچار لکه بینی و نامنظمی پریود شدم اجبارا دیگه باید میرفتم دکتر

دکتر برام سونوگرافی نوشت که اون رو هم با تاخیر انجام دادم اما توی سونو کیست تخمدانی داشتم که سونوگراف بهش مشکوک بود و بهم گفت بهتره بررسی های بیشتری روی خوش خیمی و بدخیمیش بشه و گفت احتمالا به خاطر بزرگی کیست باید عمل کنی

شبش با یک دکتر تلفنی صحبت کردم تاکید کرد ازمایش تومور مارکرها رو انجام بده اگر نتیجه خوب بود میریم برای درمان.فرداش هم حضوری رفتم دکتر که برام ازمایشات رو نوشت.

این یک هفته تا جواب ازمایشات بیاد من کل اینترنت رو زیرو رو کردم و متاسفانه چیزای خوبی نمیدیدم.به خیلی چیزها فکر کردم و خودم رو اروم میکردم که نهایت نهایتش میشه مرگ دیگه .اونجا هنوز انگیزه ای برای رفتن داری دخترت هست .

اما چه کنیم که انسان ها بقا یکی از نیازهاشون هست و نمیتونن راحت دست بکشن ازش.

نگم براتون که چقدر دنیا برام بی ارزش شده بود نگم که چقدر قدر چیزهای کوچیک رو بیشتر میدونستم و نگم که این یک هفته حتی یک وعده نصفه هم نخوردم همش یکی دو قاشق برای زنده موندن

شب قبل از گرفتن نتیجه خواب عجیبی دیدم درباره مولانا و نتیجه ازمایش رو توی خواب دیدم که زده بود همه چی نرمال

فرداش با اینکه روز جواب دهی نبود اما اس اماده بودن جواب اومد و من اینترنتی جواب رو گرفتم.تمام بدنم تا دانلود شدن و باز شدن نتیجه میلرزید

و نتیجه خداروشکر خوب بود هنوز به دکتر نشون ندادم اما همه چی نرمال بود و من این جواب رو شانس دوباره ای برای زنده موندن میدونم.

میدونم باید ادم بهتری بشم میدونم باید قدر خیلی چیزها رو بدونم و خیلی چیزهای دیگه....

احتمالا باید عمل کنم بعد از یک ماه ...

فقط از خدا میخام هیچ امیدی رو ناامید نکنه که خیلی سخته

خداجونم ممنونم ازت

لیستی از نذورات دارم که باید شروع کنم به ادا کردنش

واینکه ممنونم از همه دوستان نادیده ای که گذرشون به این پست افتاد و مطمئنم دعایی بر زبونشون جاری.ااااالهی هزار برابرش نصیب خودتون و خانوادتون بشه.

التماس دعا

دوستان عزیز میشه ازتون خواهش کنم دعا و انرژی مثبتتون رو بفرستید برای جواب ازمایشی که قراره دوشنبه بگیرم لطفا دعا کنید جوابش خوب باشه

یک هفته  هست خواب و خوراک ندارم