parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

شرم آور

در یک اقدام شرم آور سه تا فیلم بی محتوا ،آبکی،بدون فیلم نامه قوی و بازیگران کاربلد و مهم تر از همه تکراری عشق ممنوع ،پدر سالار و مرگ تدریجی یک رویا رو به صورت گذری میبینیم.البته پدر سالار به نظرم تا حدودی جدا از انتقادهایی که کردم هست.

یکی از دوستان همسر که رفت و آمد خانوادگی داشتیم در یک اقدام سریع و واکنشی امروز راهی زندگی در دیار غربت میشن و مهاجرت میکنن.

این شخص با وضع مالی خیلی خوب کسی بود که اصلا و ابدا به مهاجرت فکر نمی کرد و اصلا دوست نداشت زندگی در یک کشور دیگه رو.

اما شرایط کاری و نامردی شریکان شرکتش اون رو واردار به مهاجرت کرد.

فشاری که مرد خانواده متحمل میشد رو به وضوح میشد دید غم و ناراحتی و اضطراب هندل کردن یک خانواده.

مخصوصا اینکه تازه بخوای بعد رفتن دنبال کار بگردی.

وقتی تمام وسایلشون  رو برای فروش گذاشتن واقعا دلم لرزید.به این فکر کردم که من با این وابستگی که وسایلم دارم اگر اگر روزی قصد مهاجرت داشتیم چه کنیم.زندگی رو که سالیان سال براشون زحمت کشیدی رو باید رها کرد و از صفر و گاهی زیر صفر دوباره شروع کرد.

کاش وطنمون جای خوبی برای زندگی بشه.

پ.ن ۱: چندتا وسیله شون رو ما برداشتیم به همین خاطر تعطیلات اخر هفته به خونه تکونی اساسی گذشت.

پ .ن ۲: توی گرمای ۴۰ درجه کلی پیاده روی میکردیم الان با این هوای توپ هیچی.البته مشغله کاری جناب همسر هم بی دلیل نیست.



شاهکار

بعد از عمری بالاخره گذرمون به باشگاه رفتن افتاد.هم من ثبت نام کردم هم همسر.

دلم میخاد زودتر بعد ازظهر بشه برم ببینم چجوریه.

ساعت ۴ پایان ساعت کاری هست و ۴:۳۰شروع باشگاه. توی تهران به نظرتون میشه نیم ساعته رسید