parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

کوچ

خوب راستش وبلاگ اصلی من parvazeyekfereshte.niniweblog.com بود که وقتی شروع به نوشتن درش کردم چون میخواستم درباره دختر از دست داده ام بنویسم نی نی وبلاگ رو انتخاب کردم.اما با گذشت زمان بیشتر شبیه روزانه نویس شد و دیگه عملا ربطی به نی نی و تم های بچگانه سایت نداشت .این بود که کوچ کردم به بلاگ اسکای

مطالب وب قبلی به تدریج با همون تاریخ اضافه میشه

گوشی

دیروز برای کاری کنار خیابون وایستاده بودم و داشتم اسنپ می گرفتم که برگردم یکی دو تا پلاستیک وسیله هم همراهم بود.مشغول اسنپ گرفتن بودم که یک موتوری از خدا  بیخبر گوشیم رو قاپید و در انی فرارررررررررر کرد.تنها کاری که تونستم بکنم این بود که داد زدم بده و کمی دنبالش دویدم که خوب واضحه که به موتوری نرسیدم و رفت.

از دیروز ظهر که این اتفاق افتاد تا الان هنوز بهت زده ام و حال خودم رو  نمیفهمم دروغ چرا هم به خاطر گوشی که برای همون الان باید حداقل 10 میلیون ناقابل هزینه کنم هم عصبانیم از ادم های بی وجدان راحت طلبی که راحت ترین و مفت ترین گزینه رو انتخاب میکنن و هم هراس از رفتن بیرون دیدن موتوری ها و نداشتن گوشی هم به اضطراب های مربوطه اضافه کرده.

عصبانیم از این مملکت  و دولتی که درش هیچ امیدی به گرفتن حقت نیست .وقتی هم که به 110 زنگ زدم گفت همونجا بمون الان میایم یک ساعت گذشت  و خبری از هیچ کس نشد...

کاش میشد رفت از این کشور بی در و پیکر...........

#هر چی میدوییم باز همون نقطه اولیم

#چرا بعضی ها اینقدر تن پرورند.نگید کار نیست که مگه این همه دروه گرد و دستفروش و کارگری که به تنهایی یک گاز رو پشتش میزاره و 3 طبقه میبره بالا دزدی بلد نیستن؟؟؟؟

# توروخدا مواظب کیف و گوشی و وسایلتون باشید و اصلا اصلا توی خیابون گوشی دستتون نگیرید .از هندز فری استفاده کنید

#راستش از خودم عصبانی هستم که چرا نتونستم کاری کنم و اینکه چقدر بعضی مردها بی وجدان هستن که به کسایی حمله میکنن که میدونن قدرت دفاعی زیادی ندارن

#اوووف چقدر غر زدم

کار با اعمال شاقه

شرکتی که من توش کار میکنم یک شرکت بازرگانی هست که چند تا پروژه تامین تجهیزات داشته که عمدتا از خارج از کشور وارد شده.مدیرعامل شرکت بسیار ادم قانونمند و منظمی هست و کاری رو خلاف قانون اصلا انجام نمیده اما از اونجا که ایران کشور بی قانونی هست تمام کارهاش به مشکل خورده.پروژه ای هست که هنوز بعد از یک سال تحویل قطعات پولش پرداخت نشده در صورتی که ارز در موقع خرید کالا 11تومن بوده و الان25تومن 

پروژه ای دیگه ای هست که چندین ماه تو گمرک گیر کرده فقط و فقط به دلیل سیاست های جدید اخذ شده و تازه چند روزی هست که عملا ترخیصش استارت خورده و از اون طرف هم کلی فشار از طرف کارفرما بابت تحویل زودتر کالا و تهدید بابت ضبط ضمانت نامه ها.....

خلاصه که ادم تاسف میخوره انسانی هم اگر بخواد کارش رو درست انجام بده عملا امکانش نیست.

همین مدیر عامل ما اگر پولش رو به جای کسب و کار دلار خریده بود یا همون دلارهایی که بابت خرید کالا داده و هنوز مبلغ ریالش رو نگرفته نگه داشته بود الان کلی سود کرده بود بدون داشتن این همه دغدغه ...

خوب با این اوضاع کدوم آدم عاقلی سرمایه اش رو میندازه توی کار تولید؟؟؟؟؟؟

یلدا ۹۹

دو تایی یلدا گرفتیم ساده و جمع و جور و خودمونی