parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

جابجایی

قصد داریم یک مقدار محل زندگیمون رو تغییر بدیم و به محله دیگه ای بریم تا همسر به شرکتشون نزدیکتر بشه .شرکتشون غرب تهرانه و خونمون شرق.تصمیم داریم بریم مرکز که هم من و هم همسربه محل کارمون  نزدیکتر بشیم اما....

وقتی قیمت خونه ها رو میبینیم دود از سرمون بلند میشه فکر کنید از دو ماه پیش تا الان متری ۲۰ میلیون توی این منطقه قیمت خونه ها گرونتر شده متری ۲۰ میلیون....

پروسه سخت نفس گیر و پر استرسی هست و بارها پشیمون شدیم.راستش دیگه تحمل حجم زیادی از استرس رو نداریم.

نمیدونم به سرانجام برسه یا نه 

جابجایی بین محله های تهران حکم جابجایی از این شهر به اون شهر رو داره

۲۵ تیرماه

دقیقا ده سال پیش بود و درست روز شنبه و همین ساعت که من و همسر برای اولین و اخرین بار مامان و بابا شدیم .دخترک زودتر از موقع به دنیا اومد .فرشته ما هم برای اومدن به این دنیا عجله داشت هم برای رفتن.

باورم نمیشه اگر الان بود من مامان یک دختر ده ساله بودم

و همزمان هفدهمین سالگرد ازدواجمون 

چقدر روزها و ماه ها و سالها زود میگذره

فرشته من تولدت مبارک

میخام برای همسر یک دسته گل بگیرم


یک روزایی...

یک روزایی هست که دیگه فکر میکنی چیزی برای از دست دادن نداری و رسیدی ته خط.شاید تا دیروزش برات جور دیگه ای بوده اما گاهی چیزایی ثابت میشه که درد داره قبول کردنش درد داره باورش

و امروز برای من یکی از همون روزاست

چقدر خوبه که از خانواده م دورم

بهار در دل تابستان

اومدیم زنجان 

انقدر هوا عااالی و بهاری هست که وصفش غیر ممکنه اونم بعداز گرمای ۴۰ درجه دیروز تهران