parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

نگاهی دیگر

این روزها صحبت اول همه برنامه ها خبرها و همه ادم ها شده کرونا.

راستش وقتی میگن ویروس لعنتی یا ویروس منحوس خیلی حس خوبی به شخصه نمیگیرم .با تمام سختی ها و استرس ها ولی به نظرم طبیعت داره روند خودش رو طی مییکنه و این جور ویروس ها و بیماری ها در طبیعت عادی هست.

میشه یک نگاه دیگه هم به این ویروس داشت

مثلا باعث شد خیلی از تجملات مراسم عروسی و دور از جون همه عزا کنار گذاشته بشه و مردم با خیال راحت و بدون ترس از قضاوت دیگران هزینه زیاد این جور مراسم ها رو کنسل کنن 

شاید حتی بعد از رفتن ویروس و برطرف شدن این بیماری این عادت در مردم ما نهادینه بشه و این جور هزینه های اضافی مهمونی های آنچنانی که هر روز با اسم جدید به فرهنگمون اضافه میشد(جشن بای بای پوشک،جشن تعیین جنسیت ،جشن طلاق و.....) دیگه به فراموشی سپرده بشه.

امیدوارم هممون از این روزها درسهای خوبی بگیریم و به زودی روزهای بهتر و قشنگ تری رو تجربه کنیم

چرا ما عقب مانده ایم

عنوان پست نام یک کتاب بسیار زیباست که دلایل عقب ماندگی ایران رو با توجه به رفتار مردم توضیح میده قشنگ بررسی میکنه که عقب ماندگی ما نه مربوط به دینه نه موقعیت جغرافیایی نه نفت نه شاه و نه این حکومت بلکه تنها و تنها مردم هستن که دلیل عقب ماندگی ایران شدن.در واقع نوع رفتار و کردار مردم در مقابل حوادث و مشکلات این عقب ماندگی رو به وجود اورده.

نویسنده اوایل ازدواجش به آمریکا مهاجرت میکنه و تصمیم میگیره رفتار مردم اونجا رو کاملا بررسی کنه.

میگه یک روز میخاستم وارد اداره ای بشم سوار اسانسور شدم و هر چی کلید رو زدم در اسانسور بسته نشد ناچار پیاده شدم که از پله ها برم کاری که همه ما ایرانی ها در این مواقع انجام میدیم اما با خودم گفتم بزار ببینم یک امریکایی در این مواقع چیکار میکنه میگه دیدم یک نفر اومد سوار شد دید در بسته نمیشه اول کلیدای داخل رو بررسی کرد بعد  پیاده شد کلیدی که اسانسور میاد توی اون طبقه رو چند بار زد و دوباره سوار اسانسور شد و در اسانسور بسته شد و حرکت کرد.بله کلید اسانسور گیر کرده بود و با یک حرکت کوچیک مشکل حل شد.

۲- میگفت یک روز که پیاده میومدم و قبلش بارون شدیدی اومده بود  یک گودال پر از اب بود من این گودال رو دور زدم و مسیرم رو طولانی کردم برای اینکه از داخل آب نرم و خیس نشم.طبق معمول وایستادم تا ببینم یک آمریکایی چه میکنه میگفت دیدم که یک نفر اومد اول اروم پاش رو توی گودال گذاشت دید اصلا عمقی نداره با خیال راحت از داخلش رد شد.

۳-مورد سوم در مسیر برگشت به خونه جلوی درب یک خونه دیدم که علف های خشک باغچه اتش گرفته و شروع به سوختن کردن اول میخاستم سریع دور بشم که یک وقت صاحبخانه آتیش رو گردن من نیاندازه بعد دوباره احساس مسئولیت کردم و زنگ خونه رو زدم ولی کسی خونه نبود توی این فاصله یک نفر رو دیدم که که با کتابش در حال خاموش کردن اتیش بود بدون اینکه بخاد این مسئولیت رو گردن کس دیگه ای بندازه و منتظر باشه یکی دیگه کاری انجام بده خودش به راحتی خاموش کرد.

**ما ایرانی ها دنبال حل مشکل نیستیم دنبال دور زدن مشکلات هستیم دنبال اینیم که مسئولیت همه کارها رو بندازیم گردن بقیه

نیازمند دعا

پدر مرضیه عزیز از دوستان وبلاگی به شدت بیمار هستن.ممنون میشم اگر دعاهای خیرتون رو روانشون کنید

الهی هزار برابر به خودتون و خانوادتون برگرده.

به امید سلامتی پدر مرضیه عزیز و تمام مریض ها

غم انگیزه

خیلی غم انگیزه که ما برای یک جوک دوبار نمیخندیم ولی وقایع ناراحت کننده زندگیمون رو بارها و بارها در ذهنمون مرور میکنیم و هر بار هم مثل همون دفعه اول ناراحت میشیم و حتی گریه میکنیم.

این اتفاق برای من بارها و بارها اتفاق افتاده

***عنوان برگرفته از سریال خانه سبز و زنده یاد خسرو شکیبایی که این روزها داره از شبکه نسیم پخش میشه و هر دفعه من بیشتر میفهمم کا چقدر این سریال آموزنده بود.

مهارت ها

معمولا اکثر ما مهارت های اخلاقی و رفتاری کمی داریم چون نه آموزش دیدیم توی مدرسه نه از پدر و مادر و خانواده به خوبی یاد گرفتیم و نه اینکه خودمون خیلی مطالعه داشتیم و در موردش خوندیم.

باید سعی کنیم یاد بگیریم دکتر هولاکویی توی یکی از سخنرانی هاش میگه هیچ انسان سالمی نیست که به 8سالگی رسیده باشه چون همه ما پدر و مادرا مشکلات روحی و اخلاقی و اسیب هایی در کودکی داشتیم که حل نشده باقی مونده و باعث شده نتونیم بچه های سالمی از نظر روانی تربیت کنیم.فکر میکنیم وقتشه که مطالعه مون رو بیشتر کنیم بیشتر به صحبت های روانشناسان گوش بدیم و مشکلات کودکیمون رو پیدا کنیم و درمان کنیم.

و من میدونم چه چییزهایی در کودکی آرامشم رو به هم ریخته و حتی دلیل اضطرابم رو هم میدونم که شروعش اتفاقی در کودکی بود.شما هم اگر خوب کنکاش کنید حداقل دلیلش رو پیدا میکنید

**باید دنبال درمانشون باشم.


**چقدر فلسفی شد این پست