parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

دومین سالگردت عزیزکم

هر وقت میام پیشت باورم نمیشه دخترم که  تو رو این جا گذاشتم و خودم رفتم. مامان جان دو ساله که دیگه صدات تو خونون نمیپیچه.دو سال شد از زمانی که اخرین بوسه رو بر صورتت کردم و چقدر الان جات تو اغوشم خالیه. کاش الان تو هم بودی تا با تو میرفتیم مسافرت که در اون صورت لذتش برامون بینهایت بود هر وقت که درباره مالزی سرچ کردم و دیدم چقدر باغ انواع حیوانات داره دلم کباب شد.با خودم میگفتم اگه بودی چقدر با دیدن این همه حیوان ذوق میکردی  ولی نشد مامان

خدا کنه جات انقدر خوب باشه که یک روز این دنیا هم یادت نیاد.بد جور نابودمون کردی عزیزم دو سال گذشت اما لحظه ای لحظه ای از خاطرم نرفتی و ذره ای ارومتر نشدم نسب به روز اول.منو ببخش که سالگردت پیشت نیستم ولی اگه اون سر دنیا هم باشم دلم و روحم و قلبم پیشته

رونیای عزیزم سالگرد اسمانی شدن مبارک مامان

پست اخر سالی

این هفته هفته خیلی شلوغی بود برام دو روزش که ارایشگاه بودم.از موهام خیلی راضیم به نظرم قشنگ شده.بعدش هم یکسری مایحتاج بود که باید قبل عیدی میخریدم.امروز هم تولد پسر جاریم دعوتیم یک ساله شد فربد کوچولو

یک ساک برای کادوش با نمد درست کردم قشنگ شده به نظرم از دیروز کلا روش کار میکردم

کلا اسفند به نظر من می دود اصلا نفهمیدم چجوری گذشت

فردا شب هم به امید خدا راهی تهران میشیم شنبه پرواز داریم به سمت مالزی.تقریبا دو هفته ای رفت و برگشتمون میشه.

امیدوارم سال 96 پر از اتفاقات قشنگ توی زندگیهاتون باشه.دوستای گلم موقع سال تحویل من رو هم از دعای خیرتون فراموش نکنید برای همتون ارزوهای خیلی خیلی خوب دارم.

امیدوارم خاله ریزه عزیز سفر ارومی رو درپیش داشته باشه و در کنار همسرش و دخترش زندگی شادی داشته باشن

پریسای عزیز پسر کوچولوش رو سالم و سلامت در اغوش بگیره

مامان فاطمه سارا هر چه زودتر خبر سلامتی دخترش رو بشنوه

الهه عزیز روزهای توام با موفقیتی داشته باشه

اسما جون هم پسرکش رو سالم در اغوش بکشه

پری عزیزم پسرکش سلامت به دنیا بیاد و این اغازی باشه برای روزهای عاشقانش

مرضیه و سیمرغ عزیز تنها کسانی هستن از لیست دوستانم که در انتظار مادر شدنن.الهی سال 95 اخرین سال انتظارتون باشه

راضیه عزیز الهی ارامش به خونتون برگرده خیلی  وقته چیزی ننوشتی

زهرای عزیزم ان شاالله که دخترت رو عروس کنی و زندگی شادی داشته باشی 

و بقیه دوستانی که من میخونمشون اما شاید هرگز گذرشون به اینجا نیفته الهی به تمام ارزوهاتون برسین

****این طور تک تک ارزو کردن رو از خاله ریزه عزیز یاد گرفتم و چون خیلی باهاش حال کردم خودم هم این طور نوشتم

*****اول فرودین دومین سالگرد پرواز رونیای عزیزم هست و من امسال پیشش نیستم فردا به جاش میرم سرخاک و یک پست هم در این رابطه براش مینویسم

****معذرت دوستان اگر روزی پست هایی خوندین که حالتون رو خراب کرد

*****پیشاپیش سال نو همتون مبارک 

رنج نامه5

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

مسافرت

1- به امید خدا داریم برای مسافرتی درچند روز اینده و ایام عید برنامه ریزی میکنیم.هیجان خاصی دارم .فکر کنم تجربه متفاوت و جالبی باشه.تصمیم گرفتیم از این به بعد پول هامون رو بیشتر صرف مسافرت کنیم

2- برای هفته بعد نوبت ارایشگاه گرفتم برای رنگ کردن موهام

3-خونه تکونیم هنوز تموم نشده و اصلی هاش مونده باید تا اخر این هفته تموم بشه

4-یکی از همکاران همسری که باهاشون رفت و امد خانوادگی داریم برام چند تا سنگ عقیق و فیروزه برش زدن.میخام بدم برام انگشتر درست کنن

5- تصمیم داشتم برای عید یخچال فریزر بخرم و یا فرش اما با توجه به مسافرت پیش رو باید موکول کنم به بعد

خجالت کشیدم

روز یکشنبه هفته پیش بود که من رسیدم خونه.مادر شوهر اینا رفته بودن مسافرت و همسری تنها اونجا بود.تا شب من خونه خودمون بودم و شب همسری گفت بریم اونجا.من هم بدون هیچ حرفی رفتم چون فقط قرار بود یم روز اونجا بمونیم

روز سه شنبه هم مادر شوهر اینا رسیدن من هم خورشت سبزی بار گذاشته بودم

کلی برام سوغاتی اورده بودن و کلی تشکر بابت اینکه اونجا رفتم اینم عکس سوغاتی ها

ادکلن ها رو برادرشوهرم گرفته یکی برای من یکی هم برای همسری و بلوز رو هم پدر شوهر خریده.

وقتی این حجم کادو و تشکر رو دیدم شرمنده شدم بابت خبیث بودنم هرچند که واقعا سخته برام اونجا موندن و حتی برای دفعه بعد هم دوست ندارم اونجا بمونم اما از اون همه عصبانیتم که واقعا در حد انفجار بود خجالت کشیدم.....