parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

دومین سالگردت عزیزکم

هر وقت میام پیشت باورم نمیشه دخترم که  تو رو این جا گذاشتم و خودم رفتم. مامان جان دو ساله که دیگه صدات تو خونون نمیپیچه.دو سال شد از زمانی که اخرین بوسه رو بر صورتت کردم و چقدر الان جات تو اغوشم خالیه. کاش الان تو هم بودی تا با تو میرفتیم مسافرت که در اون صورت لذتش برامون بینهایت بود هر وقت که درباره مالزی سرچ کردم و دیدم چقدر باغ انواع حیوانات داره دلم کباب شد.با خودم میگفتم اگه بودی چقدر با دیدن این همه حیوان ذوق میکردی  ولی نشد مامان

خدا کنه جات انقدر خوب باشه که یک روز این دنیا هم یادت نیاد.بد جور نابودمون کردی عزیزم دو سال گذشت اما لحظه ای لحظه ای از خاطرم نرفتی و ذره ای ارومتر نشدم نسب به روز اول.منو ببخش که سالگردت پیشت نیستم ولی اگه اون سر دنیا هم باشم دلم و روحم و قلبم پیشته

رونیای عزیزم سالگرد اسمانی شدن مبارک مامان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد