ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
منتظر بی ار تی بودم دختر و پسری اون طرف خیابون همدیگه رو بغل کرده بودن و داشتن از هم خداحافظی می کردن.دقت کنید بغل خداحافظی بود.
یک موتوری از کنارشون رد شد و یک لگد به پسر زد
دختر و پسر مات و مبهوت از ای حرکت فقط به همدیگه نگاه میکردن.دختر شلوار پسر رو تمیز کرد و از هم جدا شدن
آدم نمیدونه چی توی مغز پوسیده افراد میگذره چقدر حسرت توی قلب های سیاهشون هست که چنینی صحنه هایی رو نمیتونن ببینین. شاید برادر و خواهر بودن اصلا
که اگر هم نبودن اصلا اصلا صحنه خاصی نبود.چرا پولداری خوشی زیبایی و عاشقانه بقیه رو دیدن انقدر برامون سخت شده؟؟؟؟؟؟
چقدر بده که نمی تونیم تفاوت ها رو ببینیم و کنار بیاییم. چقدر بده که به همه کس کار داریم و حسودی می کنیم
اره لیلی جان به همه چی کار داریم ما جهان سومی هستیم متاسفانه
جامعه خیلی دو قطبی شده
خدا بهمون رحم کنه
این بهترین حالته برای اونها