parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

دیشب

معمولا توی این یک سال اخیر هر وقت کرمانشاه زلزله میاد دقیقا چند ساعت بعدش نوبت کرمانه...من که حدس زدم یک گسل هست که یک سرش اینجاست و یک سر دیگش کرمانشاست.دیروز که اخبار اعلام کرد کرمانشاه دوباره لرزیده به همسر گفتم اماده باش که بعدش اینجاست.شب خواب بودیم ساعت یک و خورده ای بود که دیدیم تخت داره میلرزه اولش کم بود اما به محض اینکه بیدار شدیم شدت گفت و کل خونه شروع کرد به لرزیدن همزمان صدای جیغ و فریاد هم از توی کوچه شنیده میشد.میخاستیم لباس بپوشیم بریم بیرون که خداروشکر تموم شد.اما توی اوج خواب شوک بدی بود وقتی اومدیم توی هال در اپارتمانمون باز بود یعنی فکر کنید چارچوب تکون خورده بود و باعث شده در باز بشه همسر میکفت بریم توی پارک بخوابیم اما بی فایده بود تمام همسایه ها توی کوچه بودن و همه ماشیناشون رو از داخل پارکینگ دراورده بودن.اما ما دوباره برگشتیم به رخت خواب چون کاری نمیشه کرد.صبح وقتی بیدار شدم و سراغ یخچال رفتیم نصف پارچ شیر داخل یخچال چپه شده بود نه اینکه پارچ کج شده باشه نه فقط اون قدر تکون خورده بوده که از سرش ریخته بودن .امروز مشغول تمیز کردن یخچال بودم.انگار بلاها و دردها توی ایران تموم شدنی نیست.قدرتش پنج و هشت دهم ریشتر بود که خدایی شدید بود نمیدونم جایی خراب شده یا نه...

اینم از فاصله مرگ و زندگی