parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

پایان سفر

امشب سفر کاری تفریحی(قسمت کاریش خیلی بیشتربود) تموم میشه و برای چند ساعت هم میریم اهواز که این شهر رو هم دیده باشیم

اما قسمت پایانی سفر ناراحت کننده بود .باز هم ریزش ساختمان و باز هم کشته شدن یک عده مردم بیگناه.واقعا حجم ناراحتی اونقدر زیاده که هیچ حرفی به زبون نمیاد و همه شدیم سراسر بغض و خشم و نفرت....

دو سه روز قبل بود که من همون ساعات همون خیابون بودم  و میتونست این اتفاق اونروز بیوفته...

دوست داشتیم امروز که روز آزاد سازی خرمشهر هست جشن های این شهر رو ببینیم اما تمام جشن ها لغو شده هر چند که بعید میدونم جشنی به معنای واقعی در کار بوده باشه.تصور اینکه به یک شهر گفته بشه تمام دار و ندار و زندگیتون رو بزارید و از شهر برید چون داره شهرتون به دست دشمن میوفته واقعا دیوانه کننده هست. وقتی هم که خرمشهر بعد از ۱۹ ماه آزاد شد مطمئنا تمام خونه و زندگی مردم غارت شده بود و همه باید از زیر صفر شروع میکردن برای ساختن دوباره شهرشون

پی نوشت :آبادان  تنها شهری هست که مردمش دوست دارن و آرزوشون هست  برگردن به ۵۰ سال پیش