parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

تولد چهارسالگی

سلام دختر نازنینم.خوبی گلم؟ چهار سالگیت مبارک مامان.حتما الان فرشته ها برات جشن میگیرن. حتما برات کیک میارن.دیگه میتونی مامان کیک بخوری دیگه لازم نیست پرهیز کنی .من چی پس مامان حتی یک بار کیک تولد جگر گوشه ام رو نخوردم .من چی کار کنم (منم به واسطه شیر دادن به دخترم باید پرهیز غذایی میداشتم)دیگه نباید خیلی چیزها رو نخوری.بخور تا بزرگ بشی.حتما الان خیلی تپل شدی .یاد گرفتی شمع ها رو فوت کنی مامان اخه دو سالگیت یاد نداشتی همین طور هاج و واج ما رو نگاه میکردی.امروز برات کیک میگیرم میدم به دوستات بخورن حتما به تو هم میرسه.نوش جونت.

چه آرزوهایی برات داشتم مامان.میخواستم تولد امسالت چون تو ماه رمضون نبود پیش خاله ها برات بگیرم نشد مامان نشد.

دیگه حتما قشنگ حرف میزنی.اسمت رو یاد گرفتی بگی دیگه نمیگی نونی(noni)حتما دیگه قشنگ میگی رونیا.مامانی ان شاالله بهت خوش بگذره یادت از این دنیای پر غم نیاد.ببخشید مامان قرار بود تو پر قو بزرگت کنم نشد همش تو بیمارستان بزرگ شدی.حلالمون کن.

کاش میشد یکبار دیگه فقط یکبار بغلت کنم کاش اون لحظه اخر مثل خنگ ها دور خودم نمی چرخیدم . بوسه بارانت میکردم.

راستی دخترم چرا با بابایی قهری چرا به خوابش نمیای.به من میگه خوش به حالت که خوابش رو میبینی.این یکی رو ازمون دریغ نکن مامان که میمیریم از دلتنگی

برو خوش باش نازنینم به فکر ما هم نباش غصه مامان بابا رو هم نخور.بالاخره میگذره.

اینم عکس دخترم به مناسبت تولدش

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد