parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

بدون عنوان

یادم نمیاد که تو وبلاگم نوشتم یا نه که به چندین مدرسه سرزدم برای تدریس که تقریبا تمامی اونها ناامیدم کردن و گفتن نیرو لازم ندارن

حالا در این دوهفته ایی که نبودم از مدرسه ای تماس گرفتن و پیغام گذاشتن که باهاشون تماس بگیرم

حالا من مرددم نمیدونم باید چیکار کنم دلایلی دارم که منو از کار کردن منصرف میکنه و همین طور دلایل زیادی برای کارکردن.

این که باید دنبال ازمایش باشم و در رفت و آمد به تهران.دوری از خانواده.عملا با کار کردن اون هم در مدرسه نمی تونم مرخصی بگیرم و باید قید این دو را بزنم

از طرفی حالا که یک سال و نیم از رفتن دخترم گذشته و ما کاری نکردیم.بیکاری هم خیلی اذیتمم میکنه و ادمی نیستم که بخام درجا بزنم.

سه روزه اومدم و هنوز نتونستم خودم رو قانع کنم و برم مدرسه و باهاشون صحبت کنم

خدایا چم شده منی که اینقدر روزگاری برای کار پیدا کردن نذر و نیاز میکردم و عاشق معلمی پس چرا دارم این فرصت رو از دست میدم

خیلی مرددم کاش کسی بود که راه درست رو نشونم میداد

//////////////////////////

پی نوشت: با توصیه همه ی دوستای خوبم رفتم ولی متاسفانه دیر رفته بودم و نیرو گرفته بودن.الان که از دست دادم خیلی غبطه میخورم که چه کار خوبی بود با تایم زمانی کم و روزهای 5 شنبه تعطیل....اما خیلی خیلی خوشحالم و احساس سبکی میکنم از اینکه خودم باعث نشدم که این موقعیت رو از خودم بگیرم

ممنون دوستای خوبم که خیلی خوب راهنماییم کردین بار بزرگی از روی دوشم برداشته شدمحبت

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد