parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

همسرداری

راستش توی این سه سال و نیمی که از رفتن دخترمون میگذره من و همسر روز به روز از هم فاصله گرفتیم قهرامون طولانی تر شد و دیگه برای آشتی پیش قدم نمیشدیم یکی از دلایلش هم به تفاهم نرسیدن برای داشتن بچه بود چیزی که در این سه سال شاید به اندازه نیم ساعت هم درموردش صحبت نکردیم.

عید موقع سال تحویل من پیش خانواده بودم و همسر نبود اون لحظه فقط و فقط از خدا خواستم عشقی که قبلا به هم داشتیم رو بهمون برگردونه و فقط گریه کردم

گفتم خدایا بچه نمیخام ولی چیز دیگه ای رو ازم نگیر و به طور معجزه ای روابطمون بهتر و بهتر شد.خداروشکر خیلی همدیگه رو بهتر درک کردیم و حال و هوامون عوض شد به طوریکه که دو سه تا مسافرتی که در این چندماه داشتم برام بهترین مسافرتها بود در این 13 سال.

و اینکه حالا هر وقت تنها میرم و چند وقتی همسر رو نمیبینم دلم به شدت براش تنگ میشه و اون هم بعد از معمولا یک هفته ای غیر مستقیم میپرسه کی برمیگردی

شاید باور نکنید ولی روزی 4-5 دفعه با هم تلفنی صحبت میکنیم و شاید خلا عاطفیمون رو اینجوری پر میکنیم تا جایی که داداش جان میگفت شما چی بهم میگید چه حرفی دارید که اینقدر به هم تلفن میکنید.

اما میخام بگم که هم برای مردش و هم برای زنش گاهی تنهایی و دوری خیلی خوبه.باید به هم فرصت دلتنگ شدن بدیم.اجازه بدیم هر دو طرف زمانی رو برای خودشون داشته باشن تا از بودن با هم بیشتر لذت ببرن.اما منکر این نیستم که نباید این دوری ها طولانی بشه

خدایا شکرت 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد