parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

ادامه سفر ۳

لب کارون تا ساعت ۱۲ بودیم اقایون هم فوتبال دیدن و ما هم کمی اب بازی کردیم ساعت ۱۲ تازه راهدافتادیم برای پیدا کردن جا

اما دریغ تمام هتل ها پر بود اول تصمیم گرفتیم برگردیم لب کارون و همونجا بخوابیم برای اقایون راحت بود اما برای ما خانم ها نه

همچنان به گشتن ادامه دادیم تا اینکه بالاخره یک هتل سنتی پیدا کردیم و شب رو گذروندیم صبح هم صبحانه دوباره قلقل خوردیم یک بار دیگه رفتیم سازه های آبی و بعد هم بازارچه صنایع دستی و خانه مستوفی.

راه افتادیم به سمت اخرین مقصد دیگه واقعا هوا گرم بود. توی راه در شهر بهبهان هم ناهار خوردیم و حدود ۵ بعدازظهر گچساران بودیم.

احتمالا این هفته بمونیم و اخر هفته راهی تهران بشیم امیدوارم کارشون تموم بشه چون من باید شنبه سرکار باشم و اگر کارشون تموم نشه مجبورم من تنهایی برگردم..

راستش دیگه خسته شدم و دلم میخاد برگردم خونه ای که گچساران گرفتیم خیلی خوبه و همین سختی رو کم میکنه اما دیگه سخته کننده شده.هوا هم گرم هست و نمیشه بیرون رفت

نظرات 1 + ارسال نظر
الهه سه‌شنبه 20 مهر 1400 ساعت 00:34

سلام اجی خوبی ان شاءالله که به سلامتی برگردین و خوش بگذره بهتون

سلام ممنون ان شاالله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد