| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
| 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
| 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
| 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
| 29 | 30 | 31 |
خوب بعد از پروسه مهمونداری نوبت بیمارداری رسید .بابای یک فرشته برای یکسری کارها باید میرفت عراق و به دنبال اون تست پی سی ار لازم بود
کمی گلو درد داشت اما مشکل دیگه ای نبود در کمال تعجب تستش مثبت شد و بعد از آن علایم بیماری مثل تب و لرز و بدن درد و گلودرد ظاهر شد.
خلاصه که دو سه روزی هست خودمون رو بستیم به شلغم ویتامین سی و انواع دمنوش و سوپ .
سلام اجی خوبی بهتری ممنونم تو هم مواظب خودت باش
سلام ممنونم الهه
سلام اجی خوبی اوه تو دیگه خیلی شجاعی باوجود ترست بازم میزنی امپولو من چهار چونه ام و بدنم کلا تپله با اینکه ۶ ساله لاغر شدم ولی خوب باز وزننم بالا پایین میشه و بابد حوسم باشه زیاد نخورم
سلام زندگی شجاعت میکنه
مواظب سلامتیت باش
سلام اجی خوبی از واکسن و امپول و اینا خیلی میترسم وگرنه اگه نمیترسیدم میزدم حتی واکسن هفت سال پیشمم نزدمم میدونی من بچه که بودم فکر کنم سال ۸۵ بود نمیدوننم ولی بچه بودم و گوش هام عفونت میکرد و میریخت تو پاهام و دکتر امپول نوشته بود و بابام منو میبرد خونه بکی از دایی هام و چند نفر منو میگرفتن تا بابام امپولمو بزنه و چند سال پیش فکر کنم سال ۹۲ یا ۹۱ بود نمیدونم ولی بابام منو برد پیش یه دکتر که فامیل مون هم بود دارو بده لاغر بشم که گفته بود باید ازمایش بدی منم که از ازمایش میترسیدم نمیتونستم ولی رفتم ازمایشگاه ولی کسی که میخواست ازم ازمایش بگیره رو پرت کردم اونور نمیذاشتم ازمایش بگیره اونم الان عروس یکی از همسایه مونه بعد بچه که بودم بابام منو برده بود دندونپزشکی دندونمو درست کنم دکتر داشت اسپری بی حسی میزد و یه لحظه ترسیدم و پرتش کردم اونور انفدر زورم زیاد بود و متاسفانه هنوزم ترسم از امپول و واکسن و اینا روم مونده
سلام منم میترسم از آمپول اما گاهی لازمه و چاره دیگه ای هم نیست
فکر نمیکردم چاق باشی در نظر من یک دختر لاغر اندام هستی
سلام اجی خوبی اره ووقعا خداروشکر چون میدونی من از دکتر و اینا میترسم واکسنم نزدم اووف
سلام الهه چرا واکسن نزدی؟؟!!!
اجی کرونا که نگرفتم اگه داشتم بویایی و چشایی
رو از دست میدادم راستی اجی نشاسته هم درست کن بخور خیلی خوبه بعد اجی شلغم بردار توشو خالی کن و عسل بریز و بزار یخچال و یه کم که موند بردار و عسلشو خالی کن و باز شلغمو بزار یخچال تو یه پیج دیدم ابنو میدونی منیه اخلاقی که دارم اینکه مایعاتو کم میخورم کلا میلم به مایعات کمه
خداروشکر که کرونا نیست،اره نشاسته از قدیم میگفتن خوبه.باشه چشم مرسی که گفتی
سلام اجی خوبی اوه من و داداشم هم سرماخوردیم البته فقط سرماخوردگیه اول داداشم مریض بعد من از دیروز گلودرد دارم و به گوشمم میزنه و سرفه هم دارم بعد داغم میکنم ولی دیروز مامانمم داداشمو برد دکتر گفت فقط گلوش چرک داره اگه میتونستم خودمم میرفتم ولی نمیتونم صدامم گرفته اوف ان شاءالله همه مریضا خوب بشن
سلام
ایشالا زودتر خوب بشی مایعات زیاد بخور،خیلی واگیرداره همه رو مبتلا میکنه
آخخخخخخخخخخخخخ
امان از این گلو درد لعنتی
نمیدونم چرا وقتی بقیه علایم رفتنداین گلو درد نمیره ؟
به من توصیه شده آب نمک غرغره کنم که تا الان نکردم
ولی فکر کنم ناچارم انجامش بدم
پ.ن :
اصلا بدن درد رو تجربه نکردم
اثر سینوفارمه یا خودم خیلی پهلونم !!!! ؟
اگر خیلی پهلونم پس این گلودرد چند روزه چی میگه ؟
شنیدم دوره اش ۳ تا ۵ روزه
امیدوارم که این طور باشه.منم اب نمک رو شنیدم و انجام دادم خوب بود
فکر نکنم کار سینوفارم باشه پهلونی از خودته
اونم شکستش میدی
سلام مجدد
الان که اینو مینویسم سردردم تقریبا از بین رفته و تب و لرزم هم قطع شده
خیلی کم ته گلوم هنوز میسوزه و کمی هم سرفه دارم
فکر میکنم اثر واکسن بوده که دوره مریضی تقریبا کوتاه شده
یادم میاد زمستون پارسال که واکسن نزده بودم سه روز گرفتار تب و لرز و بیخوابی بودم و نتونستم حتی یکم بخوابم بخاطر سه روز بیخوابی کلا گیج و منگ شده بودم
پ.ن 1:
منظورم از فکر و خیال کردن همون طور که نوشتم این نیست که خودخواسته به چیزی فکر می کردم
نه !!!!
بدون اینکه بخوام ذهنم یه ماجرایی میسازه و اونو کش می ده و منو با خودش میبره
انگار نویسنده ای هستم که داره ماجرای کتابی رو که میخواد بنویسه توی ذهنش مرور میکنه که البته حاصلش فعال بودن مغز و بی خوابی به معنای واقعیه
نمیشه جلوش رو گرفت
این اواخر یه کلکی پیدا کردم که بتونم ادامه این داستان های ذهنی رو قطع کنم
فکر کردم به چیزی فکر کنم که نشه در موردش زیاد فکر کرد و به ماجراش شاخ و بال داد
آخر یه چیز بی معنی پیدا کردم !!!
فکر کردن به لاستیک جلوی سمت راننده یک پیکان !!!!
چند بار تست کردم و جواب داد!!!
چند بار وسط فکرو خیال سعی کردم به اون لاستیک کذایی فکر کنم که جواب داد و رشته افکارم واقعا پاره شد !!!
نمی دونم آثار تب بود یا چیز دیگه که من تا الان دو بار اینطوری شدم ولی الان شکر خدا چهار نعل در سرازیری بهبودی در حال تاختنم اون هم فقط با خوردن سه تا قرص سرما خوردگی معمولی در شبانه روز !!!
پ.ن 2:
نگفتی خودت هم علایم بیماری رو داری یا نه ؟
من هم از یکی از اعضای خونواده این بیماری رو گرفتم
توی یه خونه وقتی یکی بگیره همه میگیرند در رو نداره
الان توی خونه ما همه با شدت های مختلف درگیر هستند
و البته در فاز بهبودی
سلام
چه عالی که دوره بیماری رو گذروندید مثل برد در یک نبرد هست شیرینیش
مطمئنا واکسن تاثیر داشته که دیگه کرونا شده یک سرماخوردگی ساده
راستش خندم گرفت وقتی گفتی به لاستیک پیکان فکر میکنی ولی تحسنینت میکنم که راهی برای مقابله با افکار مزاحم پیدا کردی
همه ما همین طور هستیم گاهی از یک فکر کوچیک به کجاها که نمیرسیم منظور من هم این نبود که آگاهانه انجام میدی مسلمه که این افکار آزاردهنده هست و کلافه کننده .
بله من هم گرفتار شدم و گلو درد و بدن درد دارم همه چیزش قابل تحمله غیر از این گلو دردش
امیدوارم خودت و اعضای خانواده سریعتر سلامت بشین
سلام مامان یک فرشته
"کمی گلو درد داشت اما مشکل دیگه ای نبود در کمال تعجب تستش مثبت شد و بعد از آن علایم بیماری مثل تب و لرز و بدن درد و گلودرد ظاهر شد. "
من هم در همین حالت هستم !!!
حالا خوبه سینوفارم زده ام !!!
با یه گلودرد خفیف دو سه روزه شروع شد
و
الان در مرحله تب و لرزم
شب هم نمیتونم بخوابم و دائما فکرو خیال میکنم و کنترل ذهنم دستم نیست !!!!
من هم فقط دارم قرص سرما خوردگی و مایعات زیاد میخورم
سردرد کلافه ام کرده ....
سلام مونپارناس
پس شما هم به او میکرون سلام کردی
فقط باید تقویت کرد و استراحت
البته که جناب همسر دو سه تا سرم همراه با انواع ویتامین ها نوش جان کردن
فکر و خیال رو بزار برای یک وقت دیگه فعلا به ذهن و جسمت استراحت بده
امیدوارم نوع راحتش رو گرفته باشی و زود سرحال بشی