parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

parvazeyekfereshte

پرواز یک فرشته

دی ماه

شروع دی ماه برامون مصادف شد با سفر و گذروندن شب یلدا با جمعی از آشنایان و بعد هم سفر کاری با یک اقامتگاه زیبا


بعد هم برگشتیم و دو سه روزی مهمون داشتم.

امروز هم بعد چند روز اومدم سرکار.چرا اینقدر سخت شده کار کردن.من که یک روزی آرزوم بود شاغل باشم؟؟؟؟

شاید علتش اینه که دو ماهه حقوق نگرفتم پس انگیزه کار کردنم هم تموم شده.حتی عیدی پارسال رو هم نگرفتم.خوب به من چه ربطی داره شرکت وضعش الان خوب نیست مگه من توی سودشون شریکم که توی زیانشون باید شریک باشم.اه

ببخشید بعد چند وقت با غرغر اومدم

نظرات 5 + ارسال نظر
monparnass چهارشنبه 4 بهمن 1402 ساعت 04:03 http://monparnass.blogsky.com

این همه نوشتم ولی یادم رفت بگم
چه عکسهای خوبی گرفتی

و
چه باغ بزرگ و وسیعی


دیگه طرفهای ما داشتن انقدر زمین دور و ور خونه یه چیز لوکس محسوب میشه
ما بین آپارتمانهای دراز و بدقواره و آسمون پوشان لعنتی گیر کردیم
اگه پیاده روی روزانه من به سمت محل کارم نباشه
نمی دونم چند وقت به چند وقت چشمم به آسمون می افته
خیلی وقته ستاره ها رو ندیدم !!!

اره واقعا قشنگ بود حتی الان توی زمستون چه برسه به تابستون
این متراژها دیگه برای خیلی ها رویا هست اینم توی یک روستا که فاصله حدود 40 دقیقه ای تا شهر داشت بود وگرنه که توی هر شهری دیگه این متراژها خداتومنه

monparnass سه‌شنبه 3 بهمن 1402 ساعت 14:26 http://monparnass.blogsky.com

" نصف وبلاگ نویسا هنوز نمیتونن اسمت رو درست بنویسن وای به روزی که بخوان تلفظ کنن"

شوخی می کنی ؟!!!!
نود درصدشون حداقل لیسانس رو دارن
حالا فوق لیسانس ها و دکترهاش بکنار !!!
یه خانوم بسیار عصبانی
که در پست ثابتش
فحش رکیکی حواله هر خواننده ای کرده بود
که براش نظری بذاره که
بوی نصیحت و راهنمایی و کمک بده !!!
در جواب نظری که با ترس و لرز براش گذاشته بودم
متن پایین رو برام فرستاد
لطفا بخونش .
یه واحد هوش مصنوعی برای من تدریس کرده !!!

به نظرت این شخص حداقل لیسانس نرم افزار نیست ؟
تلفظ" مون پار ناس" که چیزی نیست
مطمئنم ایشون
برای پاس کردن امتحان هاش
آلگوریتمهای پنجاه خطی رو هم حفظ کرده
یا کد زده
که مسلمان نشنود کافر نبیند .

قبل از گذاشتن جواب دندون خوردکن اش به من
بگم که همون " میف " عالیه
حالا کی خواسته با یه "مامان یه فرشته " تبدیل شده به سمیرا یا سهیلا یا مریم یا RS57 حرف بزنه ?!!!
همون "میف" عالیه




خوب
این هم دلیل من
برای
اینکه توی این دوره و زمونه
اکثر وبلاگ نویسان تحصیلات بالایی دارن
امیدوارم حوصله خوندش رو داشته باشی
و خسته ات نکنه



ایشون در جواب
نظر من درپست
یکشنبه اول بهمن
در مورد علت خرید قرص اشتباه توسط شوهرشون فرمودند:

" الان این نصیحت بود؟ تو که داشتی خاطره میگفتی:)))
ببین موضوع فراموش کردن کذب محضه
چون اولا این آقا جونش برای بچه ش در میره و محاله یادش بره بچه مریضه
ثانیا وقتی داشت از در میرفت بیرون بهش دوز دارو رو یاداوری کردم و قبلا هم بهش توضیح داده م که بچه دوز بالا نباید مصرف کنه. گفت دوز رو براش پیامک کنم و اگر به پیام من مراجعه کرده باشه باز هم یاداوری میشه که دارو برای بچه بوده.
ثالثا همون لحظه ای که دیدم به جای قرص کپسول گرفته بهش گفتم این مناسب بچه نیست و ایشون هم نگفت که عه یادم نبود این برای بچه است

موضوع چیه؟ موضوع دقیقا ضعف ایشون در «مهارت تفکر و نتیجه گیری»ـه

فرق برنامه های الکترونیک و کدهای معمولی با هوش مصنوعی چیه؟ توی یه برنامه معمولی کامپیوتری یه سری داده های مشخص وارد برنامه میشه، یه سری پردازشهای مشخص انجام میشه و یه سری خروجی مورد انتظار دریافت میشه.

اما توی هوش مصنوعی تلاش شده تفکر، استدلال و نتیجه گیری شبیه سازی بشه. هوش مصنوعی داده رو میگیره و یک سری ابرپردازش انجام میده، کاری که آدم نرمال بدون اینکه از جزئیاتش آگاه باشه معمولا انجام میده.
اما
شوهر من چون اصولا تنبله و صرفاً میخواد کار رو از سر خودش باز کنه، مثل یک برنامه عقب افتاده ی کامپیوتری عمل میکنه. بارها و بارها و بارها این رفتار رو ازش دیده ام. فرمان این بوده: برای بچه استامینوفن 325 بخر. ایشون فرمان رو به ساده ترین شکل ممکن انجام داده، رفته داروخانه، دارو رو تحویل گرفته و به خونه آورده. ذهنش عادت نداره پردازش بیشتری انجام بده، به خودش زحمت نمیده به کپسول توی دستش نگاه کنه و به یاد این بیافته که قراره این کپسول رو یه بچه قورت بده و این از توان بچه خارجه، پس نتیجه بگیره باید کپسول رو با قرص عوض کنه.

در مورد تمرین درس با بچه ها هم همینه، چون تنبله، نمیخواد چیز جدید یاد بگیره و تن به روش جدید آموزش بده، نمیخواد با بچه سر و کله بزنه، به بچه روش رسیدن سر رراست به جواب آخر رو یاد میده و ادعا میکنه که بقیه چیزها به درد نخوره. برای اینکه واقعاً به درد خود تنبلش نخورده!!!!!!!!! "

نوشته شده در :
https://golemamgoli.blogsky.com

فقط میتونم بگم خدا رحم کنه
چه جراتی داشتی نظر گذاشتی
راستش من خودم به عنوان یک زن گاهی از رفتارها و برخوردهای هم جنس هام شرمنده میشم و دلم برای مردها به شدت می سوزه.البته که برعکسش هم هست

MONPARNASS یکشنبه 1 بهمن 1402 ساعت 11:08 http://monparnass.blogsky.com

"جمله سلام میف رو که میخونم احساس میکنم کسی اشتباهی برام کامنت گذاشته"

خوب خودت اسم " مامان یه فرشته " رو دوست داری
هربار نوشتنش هم سخته !!!
وگرنه چه زیاده اسم برای نویسنده یه وبلاگ
بفرما ، این هم نمونه هاش :
مریم
حمیده
افسانه
زهرا
آتوسا
مستانه
مهتاب
ستاره
سحر
...
باز هم بگم?

تازه اسمهای مدرن هم داریم :
X22S
RBS654
2B1Q
R2
...



پ.ن :
خودم هم حس می کنم " میف" یه چیزی کم داره
برای همین در جواب نظرت در وبلاگم
اسم تو رو تو رو " میفی" نوشتم
بهتر نشد ؟

اخه هیچ کدوم از اون اسمها به من نمیخوره و شبیه اسم واقعیم نیست. بعد هم الان خودت اسمت رو عوض کنی باید کلی توضیح بدی که مونپارناس سابق هستی
راستی به اسم من گیر میدی در حالی که نصف وبلاگ نویسا هنوز نمیتونن اسمت رو درست بنویسن وای به روزی که بخوان تلفظ کنن
پ.ن شما هر چی دوست داری صدا کن

monparnass سه‌شنبه 19 دی 1402 ساعت 23:04 http://monparnass.blogsky.com

سلام میف

"دو ماهه حقوق نگرفتم پس انگیزه کار کردنم هم تموم شده....
بقول معروف
غم همدرد که داند همدرد !!!
البته
کارسازمان ما هنوز به ندادن حقوق یک ماه نکشیده
ولی تا هفدهم هم شده که حقوق ندادن !!!!



"مگه من توی سودشون شریکم که توی زیانشون باید شریک باشم. "
استدلال زیبایی کردی
از خوندنش احساس خوبی بهم دست داد
توجیه محکمه پسندی برای
علت عدم تمایلم به انجام صد در صد کارها رو
نمی تونستم پیدا کنم
اینو که گفتی فهمیدم گیر کار کجا بوده
درصدم از سود سازمان به من داده نمی شده
من هم حساس !!!

جمله سلام میف رو که میخونم احساس میکنم کسی اشتباهی برام کامنت گذاشته
حالا زندگی ما خیلی به این حقوق وابسته نیست. اما حس اینکه ازت کار بکشن بدون دستمزد ادم رو اذیت میکنه و عذاب اورتر اینکه شرکت مازاد پولش در پروژه ها رو دلار میخره و بسته به نیاز شرکت گاهی به ریال تبدیل میکنه.دلار میخرن اما حقوق رو نمیدن.تازه این شرکت ما مدیرعامل قانون مندی داره مثلا.
برای آقایون میدونم این تعویق افتادن چقدر ممکنه استرس زا باشه
شرکت های کاردرست اینطوری عمل میکنن که درصد خیلی کمی مثلا یک درصد رو اختصاص میدن به کارمندانی که خوب کار میکنن و سابقه بالایی هم در شرکت دارن اینجوری طرف انگیزه بیشتری برای کار کردن و در نهایت گرفتن سود اون سهام داره

لیلی یکشنبه 17 دی 1402 ساعت 15:38 http://Leiligermany.blogsky.com

چه باغ قشنگی. حتی تو پاییز هم زیباست

قشنگ بود ولی سرد و ترسناک هم بود.شبا باد میزد و شاخه درختان به پنجره میخورد و ترسناک میشد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد