-
التماس دعا
جمعه 4 تیر 1400 20:53
دوستان عزیز میشه ازتون خواهش کنم دعا و انرژی مثبتتون رو بفرستید برای جواب ازمایشی که قراره دوشنبه بگیرم لطفا دعا کنید جوابش خوب باشه یک هفته هست خواب و خوراک ندارم
-
به وقت37 سالگی
شنبه 29 خرداد 1400 19:33
از سه شنبه شب مامان و دو تا ابجی و داداش جان اومدن پیشم یکسری کار اداری و خرید داشتن.سه شنبه بعد از تعطیل شدن سریع با همسر رفتیم تره بار .یکم خرید کردم برگشتم خونه ناهار فردا شام شب تمیز کردن خونه و شستن میوه ها که انجام شد خانواده رسیدن شام خوردم کمی بیدار موندیم و خوابیدیم فرداش هم خودشون رفتن بیرون و من هم رفتم...
-
کرونا و عروسی
شنبه 22 خرداد 1400 17:19
کرونا گرچه بدیهای زیادی داره اما برای خانواده پدری من یک جورایی بخت گشا بوده دو تا پسرعمه دوتا دخترعمه و یک پسر عمو طی یکسال اخیر ازدواج کردن و بدون هیچ تشریفاتی با حداقل مهمون که فکر کنم به15نفر نمیرسیدن همشون رفتن خونه بخت. البته یکی از پسر عمه ها از همسرش جدا شده بود که یک هفته ای هست بعد از دو سال جدایی دوباره با...
-
تجربه
شنبه 22 خرداد 1400 13:26
یکی از اشنایان که همسرشون روشن دل هست چند ماهیه که بنایی دارن و کل وسایلشون جمع کرده هست.یک خونه ویلایی خیلی کوچیک خریدن و دارن اساسی تعمیر میکنن.خونه قدیمی و 40سال ساخت بود.من هم تریپ فردین گرفتم و گفتم جمعه من براتون ناهار درست میکنم .چون فقط یک پلوپز کوچیک برا اشپزی دارن و خیلی سخته توی اون شرایط اشپزی کردن. ازشون...
-
حوله
پنجشنبه 20 خرداد 1400 22:05
علاقه زیادی به خریدن حوله دارم مخصوصا از نوع دستیش.از اول ازدواج تا حالا بارها و بارها حوله دستی و استخری خریدم.توی خونه که هم من هم همسر جان حوله دستی جدا داریم و از حوله داخل دستشویی استفاده نمیکنیم.یک حوله هم خونه مادرشوهر داریم یک حوله هم خونه مامان خودم(ما تهرانیم و مامان و مادرشوهرم هر کدوم یک شهر دیگه).نفری یک...
-
عکس نامه
چهارشنبه 19 خرداد 1400 10:17
طبیعت گردی ا-ر-ت-ح-ا-ل-یدی اینم عکسهای قمصر کاشان که حدود یک ماه پیش رفتیم اینم باغچه کوچیک خونمون پی نوشت:ممنون از الهه عزیز بابت آپلود عکس ها
-
تعطیلات خردادماهی
سهشنبه 18 خرداد 1400 11:01
این دو سه روز در واقع از چهارشنبه ظهر من و همسر راهی خانه پدری شدیم بعد از حدود 6ماه،این دفعه واقعا طولانی شد خیلی خوب بود فقط هوا واقعا گرم بود برای شهر کوهستانی که بیشتر مواقع تابستون حتی کولر هم روشن نمیشه این گرما واقعا کلافه کننده بود. یک روز هم رفتیم در طبیعت و هوایی تازه کردیم . همزمان در یک ساعت روز یکشنبه من...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 3 خرداد 1400 15:10
چند وقته که میخام یک پست عکس دار از باغچه کوچک خونمون و ثمرات باغبونی خودم و همچنین باغ گل قمصر کاشان بزارم که موفق نمیشم چرا بلاگ اسکای اینقدر سخت کرده گذاشتن عکس رو
-
خودم
دوشنبه 6 اردیبهشت 1400 22:40
تا حالا شده از دست خودتون عصبانی بشد امروز بقدری از دست خودم و کارهام عصبانی بودم که اشکم دراومد. از اینکه همه کارهاشون رو به من میسپارن و من هم برای انجام دادن هر کدومشون دلیل میارم برا خودم این یکی گناه داره تنهاست اون یکی نمیتونه و.......... این میشه که خودم له میشم زیر بار فشارش کی میخام از این همه اخلاق های بد...
-
بدون عنوان
سهشنبه 31 فروردین 1400 10:14
دیروز توی صف پله برقی مترو بودم و طبق همیشه خیلی شلوغ بود .یکی دو بار حس کردم کسی از پشت خودش رو به من میزنه اول فکر کردم به خاطر ازدحامه اما وقتی دیدم تکرار شد برگشتم نمیدونم چرا به نظرم رسید یک خانم پشتمه و چیزی نگفتم اما باز هم خودش رو به من زد وقتی بر گشتم یک مرد (در این شرایط باید گفت یک نر) پشتم بود و متوجه شدم...
-
دوراهی
دوشنبه 30 فروردین 1400 09:39
به دوراهی خوردم که واقعا موندم چه باید کرد شغل جناب همسر به صورت پروژه ای هست و هر پروژه در یک شهر الان تقریبا یک ماه هست که اراکه.عید من پیشش بودم و بعد از ۱۳ اومدم و ایشون هنوز اونجا هست و تنها.یکی دو روزی اخر هفته اومد و دوباره برگشت.گفت میخای چیکار کنی من دیگه دایم باید از این شهر به اون شهر برم میخای اینجوری هر...
-
دلتنگی
یکشنبه 22 فروردین 1400 20:35
راستش تقریبا سه ماهی هست که همسر شاید روی هم رفته یک هفته هم خونه نبوده و دایم سر پروژه ها این شهر و اون شهر رفته و از۴ فروردین تا الان هنوز اراکه،من که تا13اونجا بودم و برگشتم اما ایشون هنوز هم کارش تموم نشده اخر هفته قبل قرار بود با یکی از همکارانش جاشون رو عوض کنن که همکار مذکور کرونا گرفته .وقتی همسر گفت نمیام...
-
به به چه هوایه
سهشنبه 17 فروردین 1400 15:03
عااالی فقط ادم دوست داره بره وسط یکی از این بلوارهای پر از دار و درخت خیابونهای تهران و ریه هاش رو پر کنه از این هوای بهاری به نظرم تهران بهارش عالیه. بزرگراه مدرس و بلوار کشاورز تهران عالیه برا این کار. تا هوا گرم نشده لذت ببرید
-
عجیب
یکشنبه 15 فروردین 1400 15:31
همکار همسر یک دختر و یک پسر داره و اگر دختر کوچولوی ما تنهامون نمیزاشت حدودا همسن اون دختر میشد. قسمت عجیب ماجرا اینجاست که در این مدتی که پیش هم بودیم من دو بار صداش زدم رونیا...... اسمی که الان6ساله به زبون نیاوردیم و حسرت هایی که چقدر میشه با بچه ها بچگی کرد باهاشون بازی کرد باهاشون خندید.کاری که من کلی با اون دختر...
-
برگشت از تعطیلات
شنبه 14 فروردین 1400 16:37
سلام دوستان خوب تعطیلات تموم شد و امروز اولین روز کاری سال1400 هست برای من روز جمعه اخر سال بلیط داشتیم به مقصد کرمان ،همسر هم اخر شب پنج شنبه رسید و جمعه راهی دیار همسر شدیم برنامه قبلی مون این بود یک هفته این دیار یک هفته اون دیار.ولی از اون جا که برنامه ریزی ها خیلی وقتها جواب نمیده ما فقط تونستیم سه چهار روزی در...